top of page
Search

با گلى بر گوشه لب

  • Maryam Davari
  • May 19, 2013
  • 1 min read

Updated: Dec 10, 2022

مى بوسمت و از كنار لبم گلى مى رويد!

سپيدى موهايت بر ملافه مانده است...

گل باز مى شود!

مى نگرم به بيرون پنجره؛ به رودخانه كه بر دوش انداخته‌اى و با خود مى‌برى...

گل مى‌پژمرد!

مى‌روى و تصوير لرزان من با تو دور مى‌شود؛ با گلى بر گوشه لب كه همچون زخمى پخش مى‌شود و تمام مرا مى‌پوشاند!


 
 
 

Recent Posts

See All
سرم شاليزاری‌ست

سرم شاليزاری‌ست كه سالهاست كابوس هايم گرازهايش را فرارى مى دهد! از تار تار گيسويم برنج روييده است و من همچنان اينگونه گرسنه ام...

 
 
 

Comentários


bottom of page